عربي
english
«چگونگی پیدایش شرک»

اگر در چگونگی پیدایش شرک برروی زمین فکربکنی خواهی یافت که سبب آن، چیزی جز غلو وافراط گری در حق صالحین و رفع بیش از حد منزلت آنان نیست. در قوم نوح علیه السلام مردم، انسانهایی موحد بودند و خداوند را بدون قرار دادن شریکی برای او، عبادت می نمودند

و برروی زمین، هیچ گونه عمل شرکی وجود نداشت. ودر میان آنها، افرادی صالح و نیکوکار به نامهای (ود، سواع، یغوث، یعوق، نسر) می زیستند و عبادت و بندگی خدا را کرده، و به مردم، دینشان را تعلیم می دادند. به هنگام مرگ آنها، مردم، محزون و ناراحت شدند و گفتند: آنانی که ما را به عبادت بیشتر و اطاعت از خداوند، امر می نمودند، از میان ما رفتند. شیطان، آنها را وسوسه کرده و گفت: اگر صورت آنها را به شکل مجسمه هایی درآورید ودر مساجد تان، نصب کنید، با رویت آنها، برای انجام عبادت با نشاط، خواهید شد. آنها از راهنمایی شیطان، اطاعت نموده و بت ها و مجسمه آنها را رمزی برای یادآوری عبادت و اعمال  صالحه قرار دادند. ادوار متمادی، روال امور به این گونه بود که آنها با دیدن مجسمه ها به یاد انجام عبادت می افتادند و سالها به این منوال گذشت. سالها گذشت واین نسل از دنیا رهسپار شدند و فرزندان آنها، که تعظیم مجسمه ها از طرف پدرانشان را دیده بودند، تماثیل و هیاکل را تعظیم و احترام می نمودند. سپس قوم وطایفه ای دیگر بعد از آنها به منصه ظهور آمد وابلیس آنها را خطاب قرار داده و گفت: «پدران و اجداد شما که قبل از شما زندگی می کردند، این مجسمه ها را عبادت می کردند ودر هنگام بروز قحطی و نیاز به آنها رجوع می کردند، پس شما نیز آنان را عبادت کنید. آنها نیز فریب خورده به عبادت مجسمه ها (با طلب حاجات و واسطه قرار دادن آنان بین خویش و خداوند) پرداختند، تا اینکه خداوند، نوحعلیه السلام را به سوی آنها فرستاد واو نیز در طول 950 سال به توحید و یگانه پرستی دعوت کرد، ولی به غیر از تعداد اندکی به او ایمان نیاوردند، بنابراین غضب خداوند آنان را فرا گرفت و با طوفان هلاک شدند. این واقعه، عین همان چیزی است که در میان قوم نوح علیه السلام پدید آمد اما چگونه شرک و غیر از خدا را پرستیدن در میان قوم ابراهیم علیه السلام پدیدار شد، آنها ستارگان را عبادت کرده و حق تصرف در جهان را به آنها قائل می شدند و معتقد بودند که ستارگان غم و ناراحتی ها را از میان برده و خواسته ها را برآورده می سازند و نیز اعتقاد داشتند که ستارگان، واسطه هایی بین خداوند و مخلوقاتش هستند و حق تصرف و دگرگونی در دنیا به آنها داده شده است. بنابراین، شروع به ساخت وساز مجسمه هایی به شکل ستارگان پرداختند. پدر ابراهیم علیه السلام بت و مجسمه هایی ساخته و جهت فروش به فرزندانش می داد و ابراهیم را نیز ملزم به فروش و عرضه بت ها می نمود و ابراهیم نیز بین مردم فریاد می زد: «چه کسی می خواهد آنچه را که نمی تواند ضرر وزیان و فایده ای برساند، بخرد» برادرانش با فروش بت ها به نزد پدر برمی گشتند ولی ابراهیم در حالی که هیچ کدام را نفروخته بود، بر می گشت. سپس او پدر و خویشان را به ترک بت ها، فراخواند ولی آنها دعوتش را نپذیرفتند او نیز بتهای آنان را شکست و ویران نمود و آنها نیز قصد سوزاندن ابراهیم را کردند  ولی خداوند او را از آتش رهانید.

 

 

برگرفته از کتاب کشتی نجات